سلمان ساوجی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 368

1. نه در کوی تو می‌یابم مجالی

2. نه می‌بینم وصالت هر به سالی

3. مجالی کی بود بر خاک آن کوی؟

4. که باد صبح را نبود مجالی

5. ز مهر روی چون ماه تمامت

6. تنم گشت از ضعیفی، چون هلالی

7. خیال خواب دارد، دیده من

8. مگر کز وصل او، بیند خیالی

9. تو گر برگشتی از پیمان دل من

10. نگردد هرگز از حالی به حالی

11. نگویم بیش ازین، با تو غم دل

12. مبادا کز منت گیرد ملالی!

13. بیا کز دوری روی تو سلمان

14. تنش از ناله شد مانند نالی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بید مجنونیم در بستانسرای روزگار
* سر به پیش انداختن از شرم، بار ما بس است
شعر کامل
صائب تبریزی
* صد هزاران حیف از آن سرو سهی قامت که بود
* قامتش سرو سهی بالای بستان جهان
شعر کامل
هاتف اصفهانی
* گذشت بر من مسکین و با رقیبان گفت
* دریغ حافظ مسکین من چه جانی داد
شعر کامل
حافظ