سلمان ساوجیجمشید و خورشید (فهرست)

قسمت 68 - نامه خورشید به جمشید

1. بنام آنکه نامش حرز جان است

2. ثنایش بر تر از حد زبان است

3. انیس خلوت خلوت گزینان

4. جلیس مجلس تنها نشینان

5. شفا بخشنده دلهای بیمار

6. به روز آرنده شبهای تیمار

7. از او باد آفرین بر شاه جمشید

8. بدو فرخنده ماه روز خورشید

9. سرشک گرم رو را می دوانم

10. به صدق دل دعایت می رسانم

11. لیال الهجر طالت یا حبیبی

12. تو باری چونی آخر در غریبی؟

13. نسیمی نگذرد در هیچ مسکن

14. که همراهش نباشد ناله من

15. مرا جز غم ندیمی نیست حالی

16. عفی الله غم که از من نیست خالی

17. ز هجران تو هر دم می زنم آه

18. ز وصلت هر نفس صد لوحش الله

19. کجا رفت آن زمان کامرانی

20. زمان عیش و عهد شادمانی؟

21. می و روی نگار و آب و مهتاب

22. تو پنداری که نقشی بود بر آب

23. دل من داشت خوش وقتی و خالی

24. تو گفتی بود خوابی یا خیالی

25. دو گل بودیم خوش در گلستانی

26. ندیم ما چو بلبل دوستانی

27. برآمد تند باد مهرگانی

28. پراکند آن نعیم بوستانی

29. چنین است ای عجب احوال عالم

30. گهی شادی فزاید، گاه ماتم

31. فلک می گشت خوش خوش جام بر ما

32. به شادی می گذشت ایام بر ما

33. نگین افسر ما بود خورشید

34. حباب ساغر ما بود ناهید

35. به پاکی چون گل از یک آب و یک گل

36. چو لاله یک زبان، چون غنچه یکدل

37. رفیقانی لطیف و خوب دیدار

38. چو مروارید در یک سلک هموار

39. که ناگه آن نظام از هم گشادند

40. گهرهایش ز یکدیگر فتادند

41. مرا غیر از خیالت کوست بر سر

42. نیاید آشنایی در برابر

43. سیاهی چند گردممست و خونخوار

44. چو چشمت خفته ام دور از تو بیمار

45. به غیر از سایه ام کس هم سرا نیست

46. هم آوازی مرا غیر از صدا نیست

47. شب و روزم چو ماه و مهر در تاب

48. نه روز آرام می گیرم نه شب خواب

49. چو اشکش آتش اندر دل فتاده

50. به سختی و درشتی دل نهاده

51. ز آه دل دل شب برفروزم

52. ز آهی خرمن مه را بسوزم

53. بود کآخر شود دلسوزی من

54. شب وصل تو گردد روزی من

55. مرو در غم که غم امد فراهم

56. که اندوه است و شادی هر دو با هم

57. مخورانده که اندوهت ز عسرست

58. که در پیش و پس عسری دویسرست

59. نه آخر هر شبی دارد نهاری؟

60. نه آید هر زمستان را بهاری؟

61. چه نتوانم که نزدیکت نشینم

62. طریقی کن که از دورت ببینم

63. دل زندانیی را شاد گردان

64. ز بندی بنده ای آزاد گردان

65. حدیثم را چو دُر میدار در گوش

66. مکن زنهار پندم را فراموش!

67. تو عهد صحبت ما خوار مشمار

68. که حق صحبت ما هست بسیار

69. صنم در نامه می کرد این غزل درج

70. به تضمین در غزل کرد این غزل خرج


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* یکی را سنبل از گل بر کشیده
* یکی را گرد گل سنبل دمیده
شعر کامل
نظامی
* از کثرت روزن نشود مهر مکرر
* ای کج نظران کعبه و بتخانه کدام است؟
شعر کامل
صائب تبریزی
* به سایه خفته بدم دی که یارم آمد و گفت
* چه خفته ای که رسید آفتاب در سایه
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی