سنایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 102

1. تا لب تو آنچه بهتر آن برد

2. کس ندانم کز لب تو جان برد

3. دل خرد لعل تو و ارزان خرد

4. جان برد جزع تو و آسان برد

5. کیست آن کو پیش تو سجده نبرد

6. بنده باری از بن دندان برد

7. زلف تو چوگان به دست آمد پدید

8. صبر کن تا گوی در میدان برد

9. مردن مردان کنون آمد پدید

10. باش تا شبرنگ در جولان برد

11. من کیم کز تو توانم برد ناز

12. ناز تو گر تو تویی سلطان برد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کاش آن به خشم رفته ما آشتی کنان
* بازآمدی که دیده مشتاق بر درست
شعر کامل
سعدی
* گوید تا تو با تویی هیچ مدار این طمع
* جهد نمای تا بری رخت توی از این سرا
شعر کامل
مولوی
* زهره سازی خوش نمی‌سازد مگر عودش بسوخت
* کس ندارد ذوق مستی میگساران را چه شد
شعر کامل
حافظ