سنایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 190

1. ای سنایی دل بدادی در پی دلدار باش

2. دامن او گیر و از هر دو جهان بیزار باش

3. دل به دست دلبر عیار دادن مر ترا

4. گر نبود از عمری اندر عشق او عیار باش

5. بر امید آنکه روزی بوس یابی از لبش

6. گر بباید بود عمری در دهان مار باش

7. چشم را بیدار دار اندر غم او زان کجا

8. دل نداری تا ترا گویم به دل بیدار باش

9. گر میی خواهی که نوشی صبر کن در صد خمار

10. ور گلی خواهی که بویی در پی صد خار باش

11. گر نیابی خضروار آب حیات اندر ظلم

12. عیب ناید زان تو در جستن سکندروار باش

13. شمع با انوار جانانست و تو پروانه‌ای

14. دشمن جان و غلام شمع با انوار باش

15. کار پروانه‌ست گرد شمع خود را سوختن

16. تو نه آخر کمتر از پروانه‌ای در کار باش

17. مستی و عشق حقیقی را به هشیاری شمر

18. نزد نادان مست و نزد زیرکان هشیار باش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ابر اگر آموزد از طبع تو رسم مردمی
* در زمین دیگر نرویاند بجز مردم گیا
شعر کامل
سلمان ساوجی
* بهر جائی که خون راند این تن پاک
* گیاه مهر، خواهد رستن از خاک
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* خال سرسبز تو خوش دانه عیشیست ولی
* بر کنار چمنش وه که چه دامی داری
شعر کامل
حافظ