سنایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 224

1. صنما تا بزیم بندهٔ دیدار توام

2. بتن و جان و دل دیده خریدار توام

3. تو مه و سال کمر بسته به آزار منی

4. من شب و روز جگر خسته ز آزار توام

5. گر چه از جور تو سیر آمده‌ام تا بزیم

6. بکشم جور تو زیرا که گرفتار توام

7. زان نکردی تو همی ساخت بر من که ترا

8. آگهی نیست که من سوختهٔ زار توام

9. گر چه آرایش خوبان جهانی به جمال

10. به سر تو که من آرایش بازار توام

11. نه عجب گر بکشم تلخی گفتار ترا

12. زان که من شیفتهٔ خوبی دیدار توام

13. دزد شبرو منم ای دلبر اندر غم تو

14. چون سنایی ز پی وصل تو عیار توام

15. گر چه عشاق دل آسودهٔ گفتار منند

16. من همه ساله دل آزردهٔ گفتار توام


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گفتیم عشق را به صبوری دوا کنیم
* هر روز عشق بیشتر و صبر کمترست
شعر کامل
سعدی
* دل را ز قید جسم رها می کنیم ما
* این دانه را ز کاه جدا می کنیم ما
شعر کامل
صائب تبریزی
* چنین قفس نه سزای چو من خوش الحانیست
* روم به گلشن رضوان که مرغ آن چمنم
شعر کامل
حافظ