سنایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 260

1. از عشق ندانم که کیم یا به که مانم

2. شوریده تنم عاشق و سرمست و جوانم

3. از بهر طلب کردن آن یار جفا جوی

4. دل سوخته پوینده شب و روز دوانم

5. با کس نتوانم که بگویم غم عشقش

6. نه نیز کسی داند این راز نهانم

7. ده سال فزونست که من فتنهٔ اویم

8. عمری سپری گشت من اندوه خورانم

9. از بس که همی جویم دیدار فلان را

10. ترسم که بدانند که من یار فلانم

11. از ناله که می‌نالم مانندهٔ نالم

12. وز مویه که می‌مویم چون موی نوانم

13. ای وای من ار من ز غم عشق بمیرم

14. وی وای من ار من به چنین حال بمانم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* همای بر همه مرغان از آن شرف دارد
* که استخوان خورد و جانور نیازارد
شعر کامل
سعدی
* همه را هست همین داغ محبت که مراست
* که نه مستم من و در دور تو هشیاری هست
شعر کامل
سعدی
* طبیبا هر که را بیماری هجران فگند از پا
* اجل پیش از تو بر بالین آن بیمار پیدا شد
شعر کامل
هلالی جغتایی