سنایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 261

1. دگر بار ای مسلمانان ستمگر گشت جانانم

2. گهی رنجی نهد بر دل گهی بی جان کند جانم

3. به درد دل شدم خرسند که جز او نیست دلبندم

4. به رنج تن شدم راضی که جز او نیست جانانم

5. به بازی گفتمش روزی که دل بر کن کنون از من

6. نبردست ای عجب هرگز جزین یکبار فرمانم

7. شفیع آرم که را دیگر که را گویم که را خوانم

8. کزین بازی ناخوش من پشیمانم پشیمانم

9. کنون نزدیک وی پویم وفا و مهر او جویم

10. مگر بر من ببخشاید چو بیند چشم گریانم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* غنچه گو تنگ دل از کار فروبسته مباش
* کز دم صبح مدد یابی و انفاس نسیم
شعر کامل
حافظ
* ندارد حاصلی سوز محبت را نهان کردن
* که عود زیر دامن از گریبان سر برون آرد
شعر کامل
صائب تبریزی
* سپاه شب تیره بر دشت و راغ
* یکی فرش گسترده از پرزاغ
شعر کامل
فردوسی