سنایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 272

1. ما را میفگنید که ما اوفتاده‌ایم

2. در کار عشق تن به بلاها نهاده‌ایم

3. آهستگی مجوی تو از ماورای هوش

4. کاکنون به شغل بی دلی اندر فتاده‌ایم

5. ما بی‌دلیم و بی‌دل هر چه کند رواست

6. دل را به یادگار به معشوق داده‌ایم

7. از ما بهر حدیث به آزار چون کشد

8. ما مردمان بی دل و بی مکر و ساده‌ایم

9. خصمان ما اگر در خوبی ببسته‌اند

10. ما در وفاش چندین درها گشاده‌ایم

11. گر بد کنند با ما ما نیکویی کنیم

12. زیرا که پاک نسبت و آزاده زاده‌ایم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از آتش سودایت دارم من و دارد دل
* داغی که نمی بینی دردی که نمی دانی
شعر کامل
رهی معیری
* مطربا مجلس انس است غزل خوان و سرود
* چند گویی که چنین رفت و چنان خواهد شد
شعر کامل
حافظ
* از پرده عراق به عشاق تحفه بر
* چون راست و بوسلیک خوش الحانم آرزوست
شعر کامل
مولوی