سنایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 322

1. این که فرمودت که رو با عاشقان بیداد کن

2. دوستانرا رنجه دار و دشمنان را شاد کن

3. حسن را بنیاد افگندی چنان محکم که هست

4. جز «و یبقی وجه ربک» نقش را بنیاد کن

5. ملک حسنت چون نخواهد ماند با تو جاودان

6. چند ازین بیداد خواهد بود لختی داد کن

7. ای عمل تقدیر کرده بر تو دوران فلک

8. ساعتی از عزل معزولان عالم یاد کن

9. پیش ما گشت زمانه خرمن غم توده کرد

10. خرمن غمهای ما را بر بر آتش باد کن

11. از برای این جهان و آن جهان ای دلربای

12. دست آن داری به خرما را ز هجر آزاد کن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ملامتگوی عاشق را چه گوید مردم دانا
* که حال غرقه در دریا نداند خفته بر ساحل
شعر کامل
سعدی
* دلم امید فراوان به وصل روی تو داشت
* ولی اجل به ره عمر رهزن امل است
شعر کامل
حافظ
* رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند
* بنگر که تا چه حد است مکان آدمیت
شعر کامل
سعدی