سنایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 36

1. بر دوزخ هم کفر و هم ایمان تراست

2. بر دو لب هم درد و هم درمان تراست

3. گر دو صد یعقوب داری زیبدت

4. کانچه یوسف داشت صد چندان تراست

5. خندهٔ تو چون دم عیساست کو

6. هر چه در لب داشت در دندان تراست

7. چند گویی کان و کان یک ره ببین

8. کانچه در کانست در ارکان تراست

9. چند گویی جان و جان یک دم بخند

10. کانچه در جانست در مرجان تراست

11. از لطیفی آنت جان خواند از آنک

12. هر چه آنرا خواند جان بتوان تراست

13. هر زمان گویی همی چوگان من

14. گوی از آن کیست گر چوگان تراست

15. چون همی دانی که میدان آن تست

16. گوی هم می دان که در میدان تراست

17. بنده گر خوبست گر زشت آن تست

18. عاشق ار دانا و گر نادان تراست

19. صورت ار با تو نباشد گو مباش

20. خاک بر سر جسم را چون جان تراست

21. من ترا هرگز بنگذارم ولیک

22. گر تو بگذاری مرا فرمان تراست

23. هیچ مرغ آسان سنایی را نیافت

24. دولتی مرغی که این آسان‌تر است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ای نوبهار عاشقان داری خبر از یار ما
* ای از تو آبستن چمن و ای از تو خندان باغ‌ها
شعر کامل
مولوی
* پای گستاخ منه بر در کاشانه عشق
* سر منصور بود کنگره خانه عشق
شعر کامل
صائب تبریزی
* می‌کشیم از قدح لاله شرابی موهوم
* چشم بد دور که بی مطرب و می مدهوشیم
شعر کامل
حافظ