سنایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 391

1. ای پیشهٔ تو جفانمایی

2. در بند چه چیزی و کجایی

3. باری یک شب خیال بفرست

4. گر ز آنکه تو خود همی نیایی

5. در باختن قمار با دوست

6. دست اولین مکن دغایی

7. بیگانگی ای نگار بگذار

8. چون با تو فتادم آشنایی

9. دانم که تو نه حریفی و من

10. آخر نه که از برم جدایی

11. تاریکی هجر چند بینم

12. نادیده به وصل روشنایی

13. ای حسن خوش تو کرده کاسد

14. بازار روای پارسایی

15. وی روی کش تو کرده فاسد

16. اندیشهٔ مردم ریایی

17. بی جان بادا هرآنکه گوید

18. دلداری را تو ناسزایی

19. زین بیش مکن جفا و بیداد

20. بر عاشق خویشتن: سنایی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به چشم عقل در این رهگذار پرآشوب
* جهان و کار جهان بی‌ثبات و بی‌محل است
شعر کامل
حافظ
* ثنای عزت حضرت نمی‌توانم گفت
* که ره نمی‌برد آنجا قیاس و وهم و خیال
شعر کامل
سعدی
* تا نه تصور کنی که بی تو صبوریم
* گر نفسی می‌زنیم بازپسین است
شعر کامل
سعدی