سنایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 390

1. ای لعل ترا هر دم دعوی خدایی

2. برخاسته از راه تو چونی و چرایی

3. با جزع تو و لعل تو بر درگه حسنت

4. عیسی به تعلم شده موسی به گدایی

5. پیش تو همی گردم در خون دو دیده

6. می‌بینی و می‌پرسی ای خواجه کجایی

7. گفتی که چه می‌سازی بی صبر دل و جان

8. جانا چه توان ساخت بدین رخت و کیایی

9. آنکس که به سودای تو از خود نشود دور

10. سستست به کار خود چون بت به خدایی

11. از جمع غلامان تو حقا که درین شهر

12. یک بنده ترا نیست به مانند سنایی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نصیحتگوی ما عقلی ندارد
* بر او گو در صلاح خویشتن کوش
شعر کامل
سعدی
* دی گفت طبیب از سر حسرت چو مرا دید
* هیهات که رنج تو ز قانون شفا رفت
شعر کامل
حافظ
* فقر ظاهر مبین که حافظ را
* سینه گنجینه محبت اوست
شعر کامل
حافظ