سنایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 406

1. تا معتکف راه خرابات نگردی

2. شایستهٔ ارباب کرامات نگردی

3. از بند علایق نشود نفس تو آزاد

4. تا بندهٔ رندان خرابات نگردی

5. در راه حقیقت نشوی قبلهٔ احرار

6. تا قدوهٔ اصحاب لباسات نگردی

7. تا خدمت رندان نگزینی به دل و جان

8. شایستهٔ سکان سماوات نگردی

9. تا در صف اول نشوی فاتحهٔ «قل»

10. اندر صف ثانی چو تحیات نگردی

11. شه پیل نبینی به مراد دل معشوق

12. تا در کف عشق شه او مات نگردی

13. تا نیست نگردی چو سنایی ز علایق

14. نزد فضلا عین مباهات نگردی

15. محکم نشود دست تو در دامن تحقیق

16. تا سوخته راه ملامات نگردی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بدین صفت که ز هر سو کشیده‌ای صف مژگان
* تو یک سوار توانی زدن به قلب سپاهی
شعر کامل
فروغی بسطامی
* منه بر دل زار بار جهان را
* سبک ساز بر شاخ گل آشیان را
شعر کامل
صائب تبریزی
* شب‌ها من و شمع می‌گدازیم
* اینست که سوز من نهانست
شعر کامل
سعدی