سنایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 71

1. چه خواهی کرد قرایی و طامات

2. تماشا کرد خواهی در خرابات

3. زمانی با غریبان نرد بازم

4. زمانی گرد سازم با لباسات

5. گهی شه رخ نهم بر نطع شطرنج

6. گهی شه پیل خواهم گاه شهمات

7. گهی همچون لبک در نالش آیم

8. گهی با ساتکینی در مناجات

9. گهی رخ را نهاده بر زمین پست

10. گهی نعره کشیده در سماوات

11. چنان گشتم ز مستی و خرابی

12. که نشناسم عبارات از اشارات

13. نه مطرب را شناسم از موذن

14. نه دستان را شناسم از تحیات

15. شنیدم من که شاهی بنده را گفت

16. که تو عبد منی پیش آر حاجات

17. همی گفت ای سنایی توبه ننیوش

18. که من باشم بپاهم در مناجات


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* زخم خونینم اگر به نشود به باشد
* خنک آن زخم که هر لحظه مرا مرهم ازوست
شعر کامل
سعدی
* چو خورشید تابنده بنمود پشت
* هوا شد سیاه و زمین شد درشت
شعر کامل
فردوسی
* آه و فریاد که از چشم حسود مه چرخ
* در لحد ماه کمان ابروی من منزل کرد
شعر کامل
حافظ