سنایی_دیوانقصیده و قطعه ها (فهرست)

شمارهٔ 34

1. آمد آن حور و دست من بربست

2. زده استادوار نیش به دست

3. زنخ او به دست بگرفتم

4. چون رگ دست من ز نیش بخست

5. گفت هشیار باش و آهسته

6. دست هر جا مزن چون مردم مست

7. گفتمش گر به دست بگرفتم

8. زنخ سادهٔ تو عذرم هست

9. زان که هنگام رگ زدن شرطست

10. گوی سیمین گرفتن اندر دست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تا غنچه به باغ از دهن تنگ تو دم زد
* عطار صبا مشک ختن در دهنش کرد
شعر کامل
فروغی بسطامی
* صحن بستان ذوق بخش و صحبت یاران خوش است
* وقت گل خوش باد کز وی وقت میخواران خوش است
شعر کامل
حافظ
* به چندین دست نتوانست مژگانش نگه دارد
* ز افتادن به هر جانب نگاه نیم مستش را
شعر کامل
صائب تبریزی