سنایی_دیوانقصیده و قطعه ها (فهرست)

شمارهٔ 35

1. آمد آن رگ زن مسیح پرست

2. تیغ الماس گون گرفته به دست

3. کرسی افگند و بر نشست بر او

4. بازوی خواجهٔ عمید ببست

5. نیش درماند و گفت: «عز علی»

6. این چنین دست را نیابد خست

7. سر فرو برد و بوسه‌ای دادش

8. خون ببارید از دو دیده به طشت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شانه شمشاد را دست نگارین می کند
* بس که در زلف گرهگیر تو دلها خون شده است
شعر کامل
صائب تبریزی
* دور کن بوی ریا از خود که تا آزاده‌وار
* مسجد و میخانه را محرم شوی چون بوریا
شعر کامل
سنایی
* اگر آن گنج گران می‌طلبی رنج ببر
* گل مپندار که بی‌زحمت خاری باشد
شعر کامل
اوحدی