سنایی_حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقهالباب العاشر فی سبب تصنیف الکتاب و بیان کتابة هذا الکتاب رعایة لذوی الالباب (فهرست)

شمارهٔ 18-در صفت خلوت و تنهایی گوید

1. سلوتی نیست روح را از کس

2. سلوت روح خلوت آمد و بس

3. دهر بد رای و خلق بد بینند

4. راهت این است و مردمان اینند

5. یا به خلوت به خوش دلی تن زن

6. یا بر اینها نشین و جان می‌کن

7. کی فروشد خرد به رستهٔ جان

8. آب سی‌ساله را به تایی نان

9. مگس و گربه سوی خوان پویند

10. سگ و زاغند کاستخوان جویند

11. گربه از بهر لقمه‌ای به صد خواری

12. می‌کشد با خروش و با زاری

13. گربه از بهر لقمه جور برد

14. ببر و شیر و پانگ خود بدرد

15. باز شیر درنده در صحرا

16. گورخر را همی درد تنها


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* همین نصیحت من پیش گیر و نیکی کن
* که دانم از پس مرگم کنی به نیکی یاد
شعر کامل
سعدی
* تابر آمد جامهای سرخ مل بر شاخ گل
* پنجه های دست مردم سر فرو کرد از چنار
شعر کامل
فرخی سیستانی
* به دشواری ز رنگ و بو گران جان دست بردارد
* که از سیمای ناخن دیرتر رنگ حنا ریزد
شعر کامل
صائب تبریزی