سیف فرغانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 237

1. با رخ خوب تو قمر چه بود

2. بالب لعل توشکر چه بود

3. پیش گفتار تو شکر چه زند

4. پیش رخسار تو قمر چه بود

5. آرزو دارم از تو من نظری

6. خود مرا آرزو دگر چه بود

7. وعدها کردی و نکرد وفا

8. ای بخیل آخر این قدرچه بود

9. جان دهم در بهای وصل تو لیک

10. قیمت جان مختصر چه بود

11. گوهر کان جسم ما جانست

12. چون بدادیم قدر زر چه بود

13. بدهان دلی زجان شده سیر

14. بخورم جز غم تو هرچه بود

15. چند گویی بمن که خواهم رفت

16. آخر این رفتن تو برچه بود

17. غرضت قصد سیف فرغانیست

18. ورنه مقصودت ازسفر چه بود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شکایتی که ز زلف دراز اوست مرا
* به گفتن و به شنیدن نمی شود آخر
شعر کامل
صائب تبریزی
* با وجود ناامیدی بسکه مشتاق توام
* مدّعی گر مژدۀ وصلم دهد باور کنم
شعر کامل
نظیری نیشابوری
* حافظ اسرار الهی کس نمی‌داند خموش
* از که می‌پرسی که دور روزگاران را چه شد
شعر کامل
حافظ