سیف فرغانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 236

1. دوشم اسباب عیش نیکو بود

2. خلوتم با نگار دلجو بود

3. اندرآن خلوت بهشت آیین

4. غیر من هرچه بود نیکو بود

5. با دلارام من مرا تا روز

6. سینه بر سینه روی بر رو بود

7. سخنش چاشنی شکر داشت

8. دهنش پسته سخن گو بود

9. نکنی باور ار ترا گویم

10. که چه سیمین بروسمن بو بود

11. بود دردست شاه چون چوگان

12. آنکه درپای اسب چون گو بود

13. آسیای مراد را همه شب

14. سنگ بر چرخ وآب درجو بود

15. من بنور جمال او خود را

16. چون نکو بنگریستم او بود

17. زنگی شب چراغ ماه بدست

18. پاسبان وار بر سر کو بود

19. دوری ازدوست، سیف فرغانی

20. گر زتو تا تو یک سر مو بود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از متاع عاریت بر خود دکانی چیده ام
* وام خود خواهد ز من هر دم طلبکاری جدا
شعر کامل
صائب تبریزی
* هر چند که زلف تو سپاهیست جهانگیر
* هر روز پریشان نتوان کرد سپه را
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* سپید و سیاهست هر دو زمان
* پس یکدگر تیز هر دو دوان
شعر کامل
فردوسی