سیف فرغانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 527

1. ای که از سیم خام تن داری

2. قامتی همچو نارون داری

3. در قبایی کسی نمی داند

4. که تو در پیرهن چه تن داری

5. تا نگفتی سخن ندانستم

6. که تو شیرین زبان دهن داری

7. تو بدان دام زلف ودانه خال

8. صد گرفتار همچو من داری

9. تو چنین چشم و ابروی فتان

10. بهر آشوب مرد وزن داری

11. زیر هر غمزه یی نمی دانم

12. که چه ترکان تیغ زن داری

13. در همه شهر دل نماند درست

14. تا چنان زلف پر شکن داری

15. زنده در خرقهای درویشان

16. چه شهیدان بی کفن داری

17. در فراق تو سیف فرغانی

18. می کند صبر و خویشتن داری


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آن که پیش لب شیرین تو ای چشمه نوش
* آفرین گفته و دشنام شنوده است منم
شعر کامل
رهی معیری
* بنمای رخ که باغ و گلستانم آرزوست
* بگشای لب که قند فراوانم آرزوست
شعر کامل
مولوی
* گر سرو روان است مرا کلک ثناسنج
* از خجلت کوتاهی خود شاخ زریرم
شعر کامل
حزین لاهیجی