سیف فرغانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 564

1. ای نو عروس حسن ترا آفتاب روی

2. مه را ز شرم عارض تو در نقاب روی

3. بهر نظاره رخ چون ماه تو سزد

4. گر بر درت چو حلقه نهد آفتاب روی

5. با ماه عارضت پس ازین آفتاب را

6. مانند سیل تیره نماید در آب روی

7. ما چون ستاره ایم و تو خورشید و نور ما

8. از نور روی تست، ز ما بر متاب روی

9. زآن ساعتی که دیده ببیداریت بدید

10. دیگر بچشم من ننموده است خواب روی

11. از رویم آب رفت و ز باران اشک خود

12. هردم مرا چو آب شود پر حباب روی

13. از شرم چهره تو عرق بر گل اوفتد

14. هرگه که شویی از عرق چون گلاب روی

15. زلف تو آفتاب رخت را حجاب شد

16. خورشید را ز ابر بود در حجاب روی

17. هرگز بود که بار دگر سیف بیندت

18. بر روی او نهاده تو مست خراب روی

19. بر کف گرفته جامی زآن سان که مرد را

20. گلگون شود ز عکسش همچون شراب روی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چه سود از روضۀ جنت اگر شیرین معاذالله
* ز کوی خود دری در روضۀ فرهاد نگشاید
شعر کامل
جامی
* منم آن قمری نالان که از بس سنگ بیدادم
* زدند از هر طرف از باغت ای سرو روان رفتم
شعر کامل
هاتف اصفهانی
* در این بازار اگر سودیست با درویش خرسند است
* خدایا منعمم گردان به درویشی و خرسندی
شعر کامل
حافظ