سیف فرغانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 81

1. دلبرا عشق تو نه کار منست

2. وین که دارم نه اختیار منست

3. آب چشم من آرزوی توبود

4. آرزوی تو درکنار منست

5. آنچه ازلطف ونیکویی درتست

6. همه آشوب روزگار منست

7. تا غمت در درون سینه ماست

8. مرگ بیرون در انتظار منست

9. عشق تا چنگ در دل من زد

10. مطربش نالهای زار منست

11. شب زافغان من نمی خسبد

12. هر کرا خانه در جوار منست

13. خار تو در ره منست چو گل

14. پای من در ره تو خار منست

15. دوش سلطان حسنت از سر کبر

16. با خیالت که یار غار منست

17. سخنی در هلاک من می گفت

18. غم عشق تو گفت کار منست

19. سیف فرغانی ازسر تسلیم

20. با غم تو که غمگسار منست

21. گفت گرد من از میان برگیر

22. که هوا تیره از غبار منست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* باش تا خواجه درین باب چه گوید، چه کند
* آب چون زنگ خورد یا می چون آب بقم
شعر کامل
فرخی سیستانی
* بس که شب ها دور از آن گل خاک بر سر می کنم
* همچو سبزه صبحدم از خاک سر بر می کنم
شعر کامل
جامی
* به وقت صبح قیامت که سر ز خاک برآرم
* به گفت و گوی تو خیزم به جست و جوی تو باشم
شعر کامل
سعدی