شاه نعمت‌الله ولی_دیوانقصیده ها (فهرست)

قصیدهٔ شمارهٔ 12

1. رند مستی که گرد ما گردد

2. گر گدائیست پادشا گردد

3. هرکه با جام می بود همدم

4. کی ز همدم دمی جدا گردد

5. خوش امینی بود که همچون ما

6. محرم راز کبریا گردد

7. به یقین هر که خویش بشناسد

8. عارف حضرت خدا گردد

9. بی شکی جز یکی نخواهد دید

10. دیده گر گرد دو سرا گردد

11. هر که با ما نشست در دریا

12. واقف از حال و ذوق ما گردد

13. بار اغیار بارها بکشد

14. از در یار هر که وا گردد

15. دُرد دردش بنوش و خوش می باش

16. که تو را درد دل دوا گردد

17. بر در او کسی که یابد بار

18. بر در غیر او کجا گرد

19. لذت ما به ذوق دریابد

20. هر که در عشق مبتلا گردد

21. آنکه بینا بود عصا چه کند

22. کور باشد که با عصا گردد

23. هر که گردد به گرد میخانه

24. بگذارش مدام تا گردد

25. عشق باقی و ما به او باقی

26. کی بقائی چنین فنا گردد

27. شود از غیر عشق بیگانه

28. آنکه با عشق آشنا گردد

29. هر که را سیدش بود خواجه

30. بندهٔ دیگری چرا گردد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گر ز مسجد به خرابات شدم خرده مگیر
* مجلس وعظ دراز است و زمان خواهد شد
شعر کامل
حافظ
* اگر آلوده درمان نسازی درد را صائب
* ز بیماری همان بیمار داری می شود پیدا
شعر کامل
صائب تبریزی
* سپهر بلند ار کشد زین تو
* سرانجام خشتست بالین تو
شعر کامل
فردوسی