غزل شمارهٔ 10
1. گر بیازارد مرا موری ، نیازارم و را
2. خود کجا آزار مردم ای عزیزان ، من کجا
3. نزد ما زاری به از آزار ، بی زاری مباش
4. تا نگیرد بر سر بازار ، آزاری تو را
5. در طریقت هر چه فرمائی ، به جان فرمان برم
6. ماجرا بگذار با ما ، ماجرا آخر چرا
7. کفر باشد در طریق عاشقان ، آزار دل
8. گر مسلمانی، چرا آزار می داری روا
9. در جهان بی خودی ، من نعمت الله یافتم
10. گفت فنی شو ، که یابی سید ملک بقا
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده