شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1000

1. جان کیست بندهٔ حرم کبریای دل

2. یا روح چیست خادم خلوتسرای دل

3. در چارسوی عشق که بیرون دو سراست

4. صد جان روان دهند به یکدم بهای دل

5. از جان به سوز سینه که یابی وصال جان

6. در جان بساز چشم که بینی لقای دل

7. آن مهر ماه روی که جانست نام او

8. چون ذره ایست گشته روان در هوای دل

9. سلطان چرخ چارم از آن گشت آفتاب

10. کامد به زیر سایهٔ فر همای دل

11. دل کشتی خداست به دریای معرفت

12. لطف خدا سزد که بود ناخدای دل

13. سید رموز دل چه نهان می کنی بگو

14. جان عرش اعظم است و بر او هست وای دل


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عارف گوینده بگو تا که دعای تو کنم
* چونک خوش و مست شوم هر سحری وقت دعا
شعر کامل
مولوی
* باور مکن که صورت او عقل من ببرد
* عقل من آن ببرد که صورت نگار اوست
شعر کامل
سعدی
* بخور هرچ برزی و بد را مکوش
* به مرد خردمند بسپار گوش
شعر کامل
فردوسی