شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1019

1. باز رستیم از وجود و از عدم

2. گر نباشد این و آن ما را چه غم

3. جام می داریم و می نوشیم می

4. کی بود ما را هوای جام جم

5. مجلس عشقست و ما مست شراب

6. جان جانان شاد بنشسته به هم

7. همدم ما ساقی پر می مدام

8. خوش بود با همدم خود دم به دم

9. لطف او ما را نوازش می کند

10. باشد او در جمله عالم محتشم

11. هر چه موجود است در دار وجود

12. جمله موجودند از نور قدم

13. نعمت الله نقد گنج عشق اوست

14. هر که نقد او بود او را چه کم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چیست فزون از دو جهان شهر عشق
* بهتر از این شهر و دیاریم نیست
شعر کامل
مولوی
* زان می عشق کز او پخته شود هر خامی
* گر چه ماه رمضان است بیاور جامی
شعر کامل
حافظ
* می دهم مستی به دلها گر چه مستورم ز چشم
* بوی آغوش بهارم در چمن پیچیده ام
شعر کامل
رهی معیری