شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 114

1. موج است و حباب هر دو یک آب

2. با ما بنشین و آب دریاب

3. روشن بنگر که آفتاب است

4. آن نور که خوانیش به مهتاب

5. رندانه روان رَوم به هر در

6. تا دریابم ورا به هر باب

7. اسباب و مسببند با هم

8. آثار مسببند اسباب

9. هستیم همه محب و محبوب

10. محبوب چو ما بجو ز احباب

11. با ساقی باقی خرابات

12. رندانه و عاشقانه بشتاب

13. پیغام خوشی ز نعمت الله

14. مستانه ببر به سوی اصحاب


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گویند مگو سعدی چندین سخن از عشقش
* می‌گویم و بعد از من گویند به دوران‌ها
شعر کامل
سعدی
* تا صاحب فرزند نگردی، نتوان یافت
* در عالم ایجاد، حقوق پدری را
شعر کامل
صائب تبریزی
* سوسنی با صد زبان گر حال من با او بگفت
* تو چو نرگس بی‌زبان از چشم اسراری بگو
شعر کامل
مولوی