شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 113

1. صدف و گوهریم و بحر و حباب

2. جوهرش آب و گوهرش دریاب

3. قدمی نه درآ درین دریا

4. نظری کن به عین ما در آب

5. بزم عشقست و عاشقان سرمست

6. باده نوشند شادی اصحاب

7. بر در می فروش رندانه

8. با مسبب نشسته بی اسباب

9. آفتابی به ماه رو بنمود

10. نور مهر است و نام او مهتاب

11. چشم پندار ما عیان بیند

12. گر خیالش تو دیده ای در خواب

13. نعمت الله عطای سید ماست

14. هب بی عوض دهد وهاب


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تا چند ز خون مژه در کوی تو احباب
* صد نامه نویسند و جواب از تو نخواهند
شعر کامل
فروغی بسطامی
* چه کند بنده که گردن ننهد فرمان را
* چه کند گوی که عاجز نشود چوگان را
شعر کامل
سعدی
* تو بشکن جوز این تن را بکوب این مغز را درهم
* چرا اندر چراغ عشق چون روغن نمی‌آیی
شعر کامل
مولوی