شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1183

1. ما دم از عشق در قدم زده ایم

2. پیش از این دم ز عشق دم زده ایم

3. کاف کن در کتاب کون نبود

4. که خیالش به جان رقم زده ایم

5. غم نداریم از همه عالم

6. شادی عشق جام جم زده ایم

7. مطرب بزم باده نوشانیم

8. ساز عشاق زیر و بم زده ایم

9. حرف عشقش نوشته ایم به جان

10. دفتر عقل را قدم زده ایم

11. در طریقی که نیست پایانش

12. عاشقانه بسی قدم زده ایم

13. از وجود و عدم مگو سید

14. که وجود و عدم به هم زده ایم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز
* مرده آنست که نامش به نکویی نبرند
شعر کامل
سعدی
* باز خون دلم از دیده روان خواهد شد
* چشمم از هر مژه خونابه فشان خواهد شد
شعر کامل
جامی
* یا نباید خم ابروی تو شمشیر کشد
* یا به یاران همه سر خط امان باید داد
شعر کامل
فروغی بسطامی