شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1194

1. چنانکه عشق بگوید به ما چنان گوئیم

2. از آنکه در خم چوگان عشق چون گوئیم

3. چو آب جوی به هر سو اگرچه می گردیم

4. از آب جو بجز از آب جو نمی جوئیم

5. به خواب دیدهٔ ما گر خیال غیری دید

6. به آب چشم خیالش ز دیده می شوئیم

7. به هر طرف که رود می رویم در قدمش

8. به هر طریق که باشیم همره اوئیم

9. ز بوی سنبل و زلفش چو مشک بوئی یافت

10. به عشق بوی خوشش بوی مشک می بوئیم

11. چو آفتاب جمالش به ما تجلی کرد

12. به نور طلعت او روشنیم و مه روئیم

13. بیا که گفتهٔ سید به ذوق می خوانند

14. شنو به ذوق که ما هم به ذوق می گوئیم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* در بهار از من مرنج ای باغبان گاهی اگر
* یاد از بی برگی فصل خزان آرم تو را
شعر کامل
هاتف اصفهانی
* اینهمه رفتند و مای شوخ چشم
* هیچ نگرفتیم از ایشان اعتبار
شعر کامل
سعدی
* بهر موئی از آن زلف پریشان
* دل جمعی پریشان می‌توان یافت
شعر کامل
خواجوی کرمانی