شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 120

1. نعمت الله نور دین دارد لقب

2. نور دین از نعمت الله می طلب

3. از رسول الله نسب دارد درست

4. خود که دارد این چنین دیگر نسب

5. مطرب عشّاق گو شعرش بخوان

6. تا جهان از ذوق او گیرد طرب

7. جان من گفتا نهم لب بر لبش

8. آمده از عشق او جانم به لب

9. مدتی بودم مجاور در عجم

10. گرچه اصلم باشد از ملک عرب

11. آب لطف او نصیب ما بود

12. آتش قهرش از آن ِ بولهب

13. من مجاور حالیا در ملک فارس

14. جد من آسوده در شهر حلب


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* زان یار دلنوازم شکریست با شکایت
* گر نکته دان عشقی بشنو تو این حکایت
شعر کامل
حافظ
* عشق را در کشور ما آبروی دیگرست
* یوسف اینجا بر سر راه زلیخا می رود
شعر کامل
صائب تبریزی
* اولین گام ار سمند عقل را پی می‌کنی
* وادی بی منتهای عشق را طی می‌کنی
شعر کامل
فروغی بسطامی