شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1213

1. نور چشمست او به او بینیم

2. لاجرم جمله را نکو بینیم

3. ما چو احول نه ایم ای بینا

4. کی چو احول یکی به دو بینیم

5. آینه گر هزار می نگریم

6. خود و محبوب روبرو بینیم

7. مجمع زلف او پریشان شد

8. حال مجموع مو به مو بینیم

9. آفتابی به ماه می یابیم

10. بلکه او را به نور او بینیم

11. موج بحریم و سو به سو گردیم

12. آب در دیده سو به سو بینیم

13. همه عالم چو نعمت الله است

14. غیر او را بگو که چو بینیم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بی تو گفتم که صبر پیشه کنم
* گفتم امّا نمی توانم کرد
شعر کامل
جامی
* من چه در پای تو ریزم که پسند تو بود
* جان و سر را نتوان گفت که مقداری هست
شعر کامل
سعدی
* می توان کردن به نرمی راه در دلهای سخت
* رشته از همواری خود غوطه در گوهر زده است
شعر کامل
صائب تبریزی