شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1224

1. نعمت الله می است و عالم جام

2. این چنین جام و می مراست مدام

3. جز از اینسان حلال نیست شراب

4. هر که نوشد جز این شراب حرام

5. ساقی مست مجلس عشقیم

6. می فروشم حریف و همدم جام

7. در خرابات کاینات مجو

8. همچو من دردمند درد آشام

9. می وحدت به ذوق می نوشم

10. ذوق داری به بزم ما بخرام

11. جام و باده شدند همدم هم

12. مجلس می فروش یافت نظام

13. عشق شاد آمدی به پافرما

14. عقل خوش می روی به خیر و سلام


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* روی او در حسن چون ما هست، می‌گویم تمام
* قد او در لطف چون سروست، بنمودیم راست
شعر کامل
اوحدی
* در خرابات مغان نور خدا می‌بینم
* این عجب بین که چه نوری ز کجا می‌بینم
شعر کامل
حافظ
* گویند قرابه گر مسلمان نبود
* او را تو چه گویی که کدو می‌سازد
شعر کامل
خیام