شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1231

1. راحت جانم توئی ای جان و ای جانان من

2. بی وصالت راحتی چندان ندارد جان من

3. رونق ایمان من قدرش نبودی این قدر

4. گر نبودی کفر زلفت رونق ایمان من

5. نقد گنج تو بود کنج دل ویرانه ام

6. گنج اگر خواهی بجو کنج دل ویران من

7. باده می نوشی در آ در گوشهٔ میخانه ای

8. ذوق ما داری طلب کن مجلس مستان من

9. مبتلایم از بلایت کار من بالا گرفت

10. دردمندم دُرد دردت می کند درمان من

11. ساقی سرمستم و میخانه را کردم سبیل

12. زاهد مخمور کی ماند درین دوران من

13. میر رندان جهان امروز نزد عارفان

14. نعمت الله منست و سید و سلطان من


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گرم عذاب نمایی به داغ و درد جدایی
* شکنجه صبر ندارم بریز خونم و رستی
شعر کامل
سعدی
* به گلنار ماند همی چهر تو
* به شادی بخندد دل از مهر تو
شعر کامل
فردوسی
* بی پرده نقش صورت شیرین نگاشته است
* تا انتقام عشق چه با کوهکن کند
شعر کامل
صائب تبریزی