شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1255

1. باده می نوش و جام را می بین

2. خلق را مظهر خدا می بین

3. قدمی نه به خلوت درویش

4. پادشه همدم گدا می بین

5. ای که گوئی کجا توانم دید

6. دیده بگشا و هر کجا می بین

7. نور چشمست و در نظر پیداست

8. نظری کن به چشم ما می بین

9. نالهٔ زار مبتلا بشنو

10. حال مسکین مبتلا می بین

11. دُرد دردش مدام می نوشم

12. همدم ما شو و دوا می بین

13. نعمت الله را به دست آور

14. سید و بنده را بیا می بین


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* صبر هم سودی ندارد کآب چشم
* راز پنهان آشکارا می‌کند
شعر کامل
سعدی
* گفتی شبی به خواب تو آیم ولی چه سود
* چون من به عمر خویش ندانم که خواب چیست
شعر کامل
جامی
* خرقه درویشی ما چون زره زیر قباست
* پیش چشم خلق ظاهربین قباپوشیم ما
شعر کامل
صائب تبریزی