شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1256

1. هرچه بینی به نور او می بین

2. بلکه او را به او نکو می بین

3. نظری کن در آینه بنگر

4. خود و معشوق روبرو می بین

5. زلف محبوب را به دست آور

6. زلف بگشا و مو به مو می بین

7. خوش درین بحر ما در آ با ما

8. آب می جو و سو به سو می بین

9. یکی اندر یکی ، یکی باشد

10. گرتو احول شدی به دو می بین

11. در خرابات عشق مستانه

12. جام می نوش و هم سبو می بین

13. غیر او نیست سید و بنده

14. سید و بنده را به او می بین


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* طبیبم گفت درمانی ندارد درد مهجوری
* غلط می‌گفت خود را کشتم و درمان خود کردم
شعر کامل
وحشی بافقی
* به تماشای سر زلف تو عقل از سر من
* نه چنان رفت که دیگر به سرم باز آید
شعر کامل
صائب تبریزی
* توانگری نه به مالست پیش اهل کمال
* که مال تا لب گورست و بعد از آن اعمال
شعر کامل
سعدی