شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1360

1. دو سخن می شنو یکی می گو

2. سخن او بگو ولی با او

3. سخن یار اگر چه بسیار است

4. بشنو از دوستان سخن کم گو

5. قدمی نه به بحر ما با ما

6. عین ما را به عین ما می جو

7. تو چنین غافل و به خود مشغول

8. لحظه ای نیست حضرتش بی تو

9. باش یکتا و از دوئی بگذر

10. با دو رو کی یکی شود یک رو

11. در خم می نشین و غسلی کن

12. خرقهٔ خود به جام می می شو

13. نعمت الله مدام می گوید

14. وحده لا اله الا هو


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* یارب مه مسافر من همزبان کیست ؟
* با او که شد حریف و کنون همعنان کیست ؟
شعر کامل
وحشی بافقی
* آن شعله ایم کز نفس گرم سینه سوز
* گرمی به آفتاب جهانتاب داده ایم
شعر کامل
رهی معیری
* کیست در این شهر که او مست نیست
* کیست در این دور کز این دست نیست
شعر کامل
مولوی