غزل شمارهٔ 1362
1. چشمی که ندیده نور آن رو
2. تاریک بود چو روی هندو
3. با ما بنشین خوشی درین بحر
4. ما را به کف آر و ما به ما جو
5. از جام حباب آب می نوش
6. از ما بشنو مرو به هر جو
7. گنجینهٔ گنج پادشاهی
8. مفلس گردی روان به هر سو
9. هر ذره ز آفتاب حسنش
10. یا سایهٔ نور اوست یا او
11. در جام جهان نما نظر کن
12. تا بنماید به تو یکی دو
13. در مجلس عشق و بزم رندان
14. چون سید مست ما دگر کو
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده