شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 138

1. مقام عاشقان در ملک جان است

2. مکان عارفان در لامکان است

3. سرای می‌ فروشان حقیقی

4. به خلوت خانهٔ اقلیم جان است

5. تو درد دل نمی دانی دوایش

6. دوای درد دل سوز روان است

7. نشان و نام را بگذار و می ‌رو

8. که راه کوی عشقش بی‌ نشان است

9. نهان است از همه عالم ولیکن

10. ز پیدائی عیان اندر عیان است

11. بیانی می‌کنم از صورت دوست

12. در این معنی معانی را بیان است

13. به دین سیدم چون نعمت‌الله

14. برآنم من که دلدارم بر آن است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تن آدمی شریف است به جان آدمیت
* نه همین لباس زیباست نشان آدمیت
شعر کامل
سعدی
* فکر شنبه تلخ دارد جمعه اطفال را
* عشرت امروز بی اندیشه فرداخوش است
شعر کامل
صائب تبریزی
* بیا که قصر امل سخت سست بنیادست
* بیار باده که بنیاد عمر بر بادست
شعر کامل
حافظ