شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1391

1. عقل در کوی عشق سرگشته

2. چون گدائیست در به در گشته

3. خبری یافته ز میخانه

4. زان خبر مست و بی خبر گشته

5. دیده نقش خیال او دیده

6. آب از آن روش در نظر گشته

7. همچو پرگار گرد نقطهٔ دل

8. سالها جان ما به سر گشته

9. از می و جام با خبر باشد

10. هر که چون ما به بحر و بر گشته

11. ساغر می مدام می نوشتم

12. لاجرم حال ما دگر گشته

13. هر که گشته غلام سید ما

14. در همه جای معتبر گشته


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خوارم مکن که ریختن آب روی را
* با خون صد شهید مقابل نهاده اند
شعر کامل
نظیری نیشابوری
* رقیب گفت برین در چه می‌کنی شب و روز؟
* چه می‌کنم؟ دل گم کرده باز می‌جویم
شعر کامل
سعدی
* با کمال احتیاج از خلق استغنا خوش است
* با دهان خشک مردن بر لب دریا خوش است
شعر کامل
صائب تبریزی