شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1392

1. عمریست تا دل من با بیدلان نشسته

2. خوش گوشه ای گرفته در کنج جان نشسته

3. رندی حیات جاوید یابد که از سر ذوق

4. مستانه در خرابات خوش با مغان نشسته

5. سلطان عشق بنشست برتخت دل چو شاهی

6. تختی چنین که دیده شاهی چنان نشسته

7. خوش بلبلی است جانم کاندر هوای جانان

8. نالد به ذوق دایم در گلستان نشسته

9. گر عاشقی ز خود جو معشوق خویشتن را

10. زیرا که او همیشه با عاشقان نشسته

11. بر گرد قطب یاران پرگاروار گردند

12. سرگشته در کناره او در میان نشسته

13. رندی چو نعمت الله جوئی ولی نیابی

14. برخاسته ز عالم بی خان و مان نشسته


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گرم از دست برخیزد که با دلدار بنشینم
* ز جام وصل می‌نوشم ز باغ عیش گل چینم
شعر کامل
حافظ
* تا نسوزد برنیاید بوی عود
* پخته داند کاین سخن با خام نیست
شعر کامل
سعدی
* سعدیا گرچه سخندان و مصالح گویی
* به عمل کار برآید به سخندانی نیست
شعر کامل
سعدی