شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1405

1. تا نقش خیال تو نگاریم به دیده

2. کاری به جز این کار نداریم به دیده

3. از دیدهٔ ما آب روانست به هر سو

4. از ما بطلب آب بباریم به دیده

5. غیر تو اگر در نظر ما بنماید

6. غیرت نگذارد که در آیم به دیده

7. هر شب به خیالی که به ما روی نمائی

8. تا روز ستاره بشماریم به دیده

9. در دیده پدید است نظر کن که توان دید

10. نقشی و نگاری که نگاریم به دیده

11. بر خاک درت کاشته شد تخم محبت

12. امید که ما آب بیاریم به دیده

13. جان در تن سید تو نهادی به امانت

14. گر حکم کنی هان بسپاریم به دیده


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* زبس از زلف او در شانه کردن مشک می ریزد
* چوپای شمع تاریک است پای سرو آزادش
شعر کامل
صائب تبریزی
* من ار چه حافظ شهرم جوی نمی‌ارزم
* مگر تو از کرم خویش یار من باشی
شعر کامل
حافظ
* هرکه از پوست در آغاز نیامد بیرون
* همچو بادام نپیوست به قند آخر کار
شعر کامل
صائب تبریزی