شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1407

1. ما نقش خیال تو نگاریم به دیده

2. کاری به جز این کار نداریم به دیده

3. در گوشهٔ دیده به خیال تو نشستیم

4. عمری به خیالت به سرآریم به دیده

5. جز تور خیال تو که نقش بصر ماست

6. در دیده خیالی ننگاریم به دیده

7. گر زان که ز ما بر سر کوی تو غباریست

8. بر خاک درت آب بیاریم به دیده

9. جان در تن ما عشق نهاده به امانت

10. گر می طلبد هان بسپاریم به دیده

11. هر شب من و رندی به هوای مه تابان

12. تا روز ستاره بشماریم به دیده

13. در دیدهٔ ما معنی سید بنماید

14. هر صورت خوبی که نگاریم به دیده


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* من غلام نظر آصف عهدم کو را
* صورت خواجگی و سیرت درویشان است
شعر کامل
حافظ
* ز کینه دور بود سینه ای که من دارم
* غبار نیست بر آیینه ای که من دارم
شعر کامل
رهی معیری
* در این بازار عطاران مرو هر سو چو بی‌کاران
* به دکان کسی بنشین که در دکان شکر دارد
شعر کامل
مولوی