شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1410

1. به نور دیده دیدم نور دیده

2. چنان نور و چنین دیده که دیده

3. ببین آئینهٔ گیتی نمایش

4. به اسم اعظم او را آفریده

5. ندیده دیدهٔ ما غیر رویش

6. چنین نور از خدا ما را رسیده

7. سعادت بین که سلطان دو عالم

8. غلامی از دو عالم بر گزیده

9. منور شد دو چشم ما از آن نور

10. نظر فرما به نور او که دیده

11. تمام بلبلان سرمست گشته

12. نسیمی از گلستانش وزیده

13. به ما انعام داده نعمت الله

14. همه عالم به نعمت پروریده


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سخن را روی گرم از قید خاموشی برون آرد
* سپند از آتش سوزان بلند آواز می گردد
شعر کامل
صائب تبریزی
* آب حیوانش ز منقار بلاغت می‌چکد
* زاغ کلک من به نام ایزد چه عالی مشرب است
شعر کامل
حافظ
* دیدی که یار جز سر جور و ستم نداشت
* بشکست عهد وز غم ما هیچ غم نداشت
شعر کامل
حافظ