شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1498

1. دل به دلبر گر سپاری دل بری

2. دل بری کن تا بیابی دلبری

3. هرکه انسانست از این سان خوانمش

4. آن چنان انسان بسی به از پری

5. از سر سر در گذر چون عاشقان

6. عشقبازی نیست کار سرسری

7. گر بیاری جام می یابی ز ما

8. هر چه آری نزد ما آن را بری

9. جان به جانان ده بسی نامش مبر

10. حیف باشد نام جائی گر بری

11. چون خلیل الله همه بتها شکن

12. تا نباشی بت پرست آذری

13. نعمت الله را اگر یابی خوشست

14. زان که دارد معجز پیغمبری


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز ترک تنگ چشمی مردمی صائب طمع دارم
* که تلخ افتاده چون بادام کوهی دیده تنگش
شعر کامل
صائب تبریزی
* می کند کار خرد، نفس چو گردید مطیع
* دزد چون شحنه شود امن کند عالم را
شعر کامل
صائب تبریزی
* بگیر دست بتی وز زمانه دست بدار
* غلام سرو قدی باش و از جهان آزاد
شعر کامل
عبید زاکانی