شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1499

1. درویش فقیریم و نخواهیم امیری

2. والله که به شاهی نفروشیم فقیری

3. گر مختصری در نظرت خورد نماید

4. آن شخص بزرگیست مبینش به حقیری

5. پیریم ولی عاشق آن یار جوانیم

6. یا رب برسان یار جوان را تو به پیری

7. گر یوسف مصری به اسیریش ببردند

8. این یوسف من برد مرا هم به اسیری

9. مستانه سخن می رود ای زاهد مخمور

10. شاید که بر این گفتهٔ ما نکته نگیری

11. از مرگ میندیش اگر کشتهٔ عشقی

12. جاوید بمانی اگر از خویش بمیری

13. آزاد بود هر که بود بندهٔ سید

14. از بندگی اوست مرا حکم امیری


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* حریم عشق را درگه بسی بالاتر از عقل است
* کسی آن آستان بوسد که جان در آستین دارد
شعر کامل
حافظ
* چنین است سوگند چرخ بلند
* که بر بیگناهان نیاید گزند
شعر کامل
فردوسی
* جامه نیلی گشت و از سیلی رخم نیلوفری
* عاقبت این بود رنگم زین خم خاکستری
شعر کامل
وحشی بافقی