غزل شمارهٔ 1501
1. گذری کن به سوی ما گذری
2. نظری کن به حال ما نظری
3. بر در می فروش معتکفیم
4. خوش مقامی شریف و نیک دری
5. لیس فی الدار غیره دیار
6. نیست جز وی در این سرا دگری
7. آتشی در دل است و جان سوزد
8. دم گرمم کند از او اثری
9. رند مستیم و بی خبر ز جهان
10. که رساند به بی خبر خبری
11. با من از حور و از بهشت مگو
12. چه کنم بوستان مختصری
13. بندهٔ سید خراباتیم
14. شدم از بندگیش معتبری
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده