شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 153

1. در کوی خرابات کسی را که مقام است

2. در دنیی و در آخرتش جاه تمام است

3. ما توبه شکستیم در این قول درستیم

4. با ساغر می عهد که بستیم مدام است

5. زان مجلس ما بزم ملوکانهٔ عشق است

6. ساقی قدیم است و شرابی به قوام است

7. می نوش که در مذهب ما پاک و حلال است

8. کاین می نه شرابست که گویند حرامست

9. گنجینهٔ ما مخزن اسرار الهی است

10. هر گنج درین کنج که یابی به نظام است

11. در دور بگردید و نمائید به یاران

12. رندی که بود چون من سرمست کدامست

13. بشنو سخن سید رندان خرابات

14. کامروز درین دور خداوند کلام است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چون قوس قزح برگ رزان رنگ به رنگ اند
* در قوس قزح خوشهٔ انگور گمانست
شعر کامل
منوچهری
* بر برگ گل به خون شقایق نوشته‌اند
* کان کس که پخته شد می چون ارغوان گرفت
شعر کامل
حافظ
* به خاموشی توان شد گوهر اسرار را محرم
* صدف تا بست از گفتار لب، شد مخزن دریا
شعر کامل
صائب تبریزی