غزل شمارهٔ 154
1. در گوشهٔ میخانه کسی را که مقام است
2. ناقص نتوان گفت که او رند تمام است
3. از روز ازل تا به ابد عاشق و مستیم
4. خود خوشتر از این دولت جاوید کدامست
5. با ساقی رندان خرابات حریفیم
6. دائم بود آن ساقی و آن عشق مدام است
7. بی نام و نشان شو که درین کوی خرابات
8. بی نام و نشان هر که شود نیک به نام است
9. می نوش می عشق که پاکست و حلالست
10. این می نه شرابیست که در شرع حرام است
11. خوش جام حبابی که پر از آب حیاتست
12. مائیم چنین همدم و پیوسته به کام است
13. سلطان جهان بندهٔ سید شده از جان
14. این بندهٔ آن خواجه که در عشق غلامست
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده