شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1544

1. به حق آل محمد به نور پاک علی

2. که کس نبی نشده تا نگشته است ولی

3. ولی بود به ولایت کسی که تابع اوست

4. موالیانه طلب کن ولی ولای علی

5. به هر چه می نگرم نور اوست در نظرم

6. تو میل مذهب ما کن مباش معتزلی

7. لطیفه ایست بگویم اگر تو فهم کنی

8. که دید صورت و معنی حادث ازلی

9. اگر تو صیرفی چهارسوی معرفتی

10. چرا به پول سیه سیم خویش می بدلی

11. قبا بپوش و کمر بند و باش درویشی

12. چه حاصلست از آن تاج خرقهٔ عملی

13. ببین در آینهٔ ما به دیدهٔ سید

14. که تا عیان بنماید به تو خفی و جلی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چنان سست است بازارم که می‌کاهد خریدارم
* جوی از قیمت من گر فروشندم به یک ارزن
شعر کامل
هاتف اصفهانی
* چند باشی همچو خون مرده پنهان زیر پوست؟
* همتی کن، پوست را بشکاف بر خود چون انار
شعر کامل
صائب تبریزی
* در بهار از من مرنج ای باغبان گاهی اگر
* یاد از بی برگی فصل خزان آرم تو را
شعر کامل
هاتف اصفهانی